جدول جو
جدول جو

معنی قره العین - جستجوی لغت در جدول جو

قره العین
آنچه مایۀ سرور و شادی یا روشنایی چشم شود
کنایه از فرزند، درّ، میوۀ دل
در علم زیست شناسی گیاهی علفی که در کنار جویبارها، استخرها و زمینهای نمناک می روید، تره تیزک آبی
تصویری از قره العین
تصویر قره العین
فرهنگ فارسی عمید
قره العین
به مجاز نور چشم و بر فرزند اطلاق کنند
تصویری از قره العین
تصویر قره العین
فرهنگ لغت هوشیار
قره العین
((قُ رَّ هُ لْ عَ یْ))
آنچه مایه روشنی چشم شود، مجازاً، فرزند
تصویری از قره العین
تصویر قره العین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قرة العین
تصویر قرة العین
(دخترانه)
نور دیده، روشنایی چشم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، لقب زرین تاج از زنان فاضل قرن سیزدهم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رقه العیش
تصویر رقه العیش
گذران آسان فراخی زندگی
فرهنگ لغت هوشیار
طرفه العین در فارسی که نادرست است: یک بکار بر هم زدن پلگ چشم چشم زدنی زغنگ به یک چشمزد یک بار بهم زدن پلک چشم چشم بهم زدن بیک چشم زدن بیک چشم زد یا یک طرفه العین. بیک چشم زد: یک طرفه العین تقدیم و تاخیر نیفتد. به یک طرفه العین. در مدتی معادل یک چشم زدن: جبرئیل دست من بگرفت و مرا بیک طرفه العین باسمان اول برد. یا دریک طرفه العین. به یک طرفه العین: زصحن خاک در یک طرفه العین بر آمد تا قضای قاب قوسین. (اسرارنامه عطار) توضیح این کلمه را در تداول بضم طاء تلفظ کنند و خطاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرین العین
تصویر قرین العین
سیاه چشم، سرمه کشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قریرالعین
تصویر قریرالعین
مردسردنگاه مرد خنک چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفه العین
تصویر طرفه العین
((طَ فَ هُ یا هَ عَ))
یک چشم برهم زدن، یک آن
فرهنگ فارسی معین